وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان

در پست قبلی‌ام به این اشاره کردم که تکذیب خشک وخالی سودی ندارد. در این مورد سقوط سی-۱۳۰ هم همینطور است. این شایعه که آیا خلبان دیگری از پرواز امتناع کرده تنها با تکذیب یک یا دو مقام مسئول مرتفع نمی‌شود. در اینجور موارد نیاز به شفافیت بسیار بیشتر است. اگر یادتان باشد بعد از یازده سپتامبر هم شایعه‌های زیادی بود در مورد اینکه چگونه آن حادثه اتفاق افتاد. اما با برگزاری کمیسیون کاوش یازده سپتامبر خیلی از این شایعات از میان رفت. این کمیته تحقیق که ترکیبی از آدم‌های سرشناس در آمریکا را داشت در حضور خبرنگاران، افراد مسئول همچون ماموران برج مراقبت، فرماندهی نیروی هوایی آمریکا و سازمان‌های امنیتی آمریکا را مورد سوال قرار داد. این کمیسیون حدود یک سال طول کشید و در آخر هم یک گزارش کلفتی ارایه کرد که جزییات واقعه را داشت. عملا دولت آمریکا بجای اینکه به هر کدام از آن شایعات تکذیبیه بدهد با برگزاری چنین کمیته‌ای خیلی از آن سئوالات را رفع کرد.
تکذیبیه خالی در بعضی موارد تاثیر منفی هم دارد. چون شایعه را به افراد بیشتری می‌رساند. باور تکذیبیه یک فرد در حالی که دلیلی ارایه نشده تنها به اعتماد ما به آن فرد بستگی دارد. از آنجا که مردم در ایران چندان اعتمادی در این مسایل به دولت ندارند در نتیجه چنین تکذیبیه هایی تنها به گسترده شدن ابعاد شایعه می‌انجامد و مردم می گویند تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     0 نظر