وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان

اگر یادتان باشد سال ۲۰۰۱ در زمانی که طالبانِ افغانستان تهدید کرده‌بودند که می‌خواهند مجسمه‌های بودا را خراب کنند، یک نماینده جوان از طالبان بنام «رحمت‌الله هاشمی» به آمریکا آمد و در چندین جا سخنرانی داد. سخنرانی‌هایش همیشه با اعتراضات یک عده از فعالان حقوق بشر در آمریکا همراه بود. در سخنرانی‌هایش تصویر بد از طالبان بعنوان صادرکننده تروریسم و مردانی زن‌آزار را تقصیر رسانه‌های غرب می‌انداخت. به هر آمریکایی هم که در مقابلش می‌گفت که در افغانستان حقوق بشر نقض می‌شود، می‌گفت مگر شما افغانستان رفته‌اید؟ در مورد مجسمه‌های بودا هم گفته‌بود چرا شما برای آدم‌های افغانستان اهمیتی قايل نیستید ولی همش بفکر مجسمه‌های آنجایید. در مورد ممنوعیت تدریس زنان گفته‌بود که ما هنوز کتابهایشان را آماده نکرده‌ایم! شاهکارترین حرفش به یک زن معترضی بود که بطور سمبولیک با بُرقع به سخنرانی آمده و بعد گفته‌بود که شما زنهای افغانستان را زندانی کرده‌اید و بعد شلوغش کرده و شروع کرده‌بود به گریه و زاری. رحمت‌الله گفته بود‌: «من برای شوهر شما متاسفم. احتمالا ایشان باید روزگار سختی را با شما بگذرانند». ظاهرا این قسمت از حرفش در فیلم «فارینهایت ۹۱۱» ساخته مایکل‌مور هم هست.

جناب رحمت‌الله خان بعد از بازگشت از آمریکا خودش هم از کارهای طالبان زده‌ می‌شود. بعد از یازده‌ سپتامبر قبل از حمله آمریکا زود از افغانستان به پاکستان می‌رود و سر از گوانتاما در نمی‌آورد و در نهایت به کمک یک خبرنگار آمریکایی که زمانی با او در افغانستان آشنا شده‌بود برای تحصیل به دانشگاه ییل (بله یِیل) آمریکا می‌آید.

ویژه‌نامه هفتگی نیویورک‌ تایمز که معمولا مقاله‌های توصیفی (Feature Article) خیلی بلندی دارد، موضوع مقاله اصلی این هفته‌اش زندگی رحمت‌الله هاشمی است. وقتی که مقاله را می‌خوانید، می‌بینید که رحمت‌الله هم یک آدم است. خانواده دارد. تفریح می‌کند. بامزه است. زندگی سختی هم داشته و در این سی‌سال زندگی‌اش اتفاقات بسیاری در زندگی‌اش افتاده است. تغییراتش هم از سخنگوی یک حکومت قرون وسطایی به یک دانشجوی خوش‌تیپ جالب است. عکسهای کنار قبل و بعد از طالبانش را نشان‌میدهد.

پ.ن. خیلی خوب می‌شد اگر کسی این مقاله نیورک تایمز را به فارسی ترجمه می‌کرد. واقعا مثال بسیار خوبی از مقاله‌های توصیفی است. راستی کسی می‌داند که ترجمه «Feature Article» به «مقاله توصیفی» درست است یا نه؟‌
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     9 نظر
نظرات:
Blogger Niki گفت:
i remember this guy well, i can't believe he is here now. i have to sit down and read this article soon

Anonymous Anonymous گفت:
وای من دیدمش و باهاش حرف هم زدم. اینو خوندم شاخم در اومد. و ناخودآگاه یه مقدار حرص خوردم. فارغ از اینکه خود این آدم کی هست و کی نیست، از این حرص خوردم که عضو طالبان بودن در سابقه آدم انگار از ایرانی بودن بی‌خطرتره. فکر نمی‌کنم clearence ش شش ماه طول کشیده باشه یا اینکه اف‌.بی.‌آی. اومده باشه تق‌تق در خونه‌ش رو زده باشه که باهاش مصاحبه کنه.

Anonymous Anonymous گفت:
"مقاله اصلی" بهتر نیست؟

Blogger Mehdi گفت:
تو مقاله نوشته که بعد از سقوط طالبان، خودش داوطلبانه می‌رود افغانستان و آمریکاییهای چندین بار باهاش ملاقات می‌کنند و بازجوییش می‌کنند بعد قبول می‌کنند که مشکلی ندارد و می‌تواند برود پی‌کارش.


در مورد «feature article» بگم که
معنیش نمی‌تواند مقاله اصلی باشد. این نوع مقاله‌ها ، مقاله‌هایی هستند که خبری نیستند و می‌توانند هر زمانی نوشته‌شوند. مثلا مقاله‌های مجله‌ها اکثرا «feature article» هستند.

Anonymous Anonymous گفت:
I couldn't stop reading it. Sometimes things seem crazier when you put them in perspective.
The guy is my age!

Anonymous Anonymous گفت:
خوشحالم که بلاگ خوبت رو پیدا کردم

Anonymous Anonymous گفت:
Hi ... it was interesting.
I agree with Roya, sometimes I regret being related to this country.
Anyhow, I suggest "Maghaleyeh Vizheh" as a good translation for "Feature Article"
Thanks.

Anonymous Anonymous گفت:
سلام
واقعا كه بينشي كه مطالبتون هست دقيقا با اسم وبلاگتون هم خواني داره خوشحالم كه با وبلاگ شما اشنا شدم و بهش لينك دادم اميد وارم در همه مراحل موفق باشيد

Blogger محمودرضا گفت:
فکر کنم بهترین ترجمه ای که می شه براش کرد. مطالب خیلی جالبی میگذاری تو وبلاگت.خوشحالم که اینجارو پیدا کردم