تلاش ورود زنان به استادیوم در ایران چیز کم اهمیتی نیست. اهمیتش در نتیجهاش نیست بلکه در سمبولیک بودن قضیه است. اینکه ایندفعه نشد نباید کسی را مایوس کند. کسانی که تو این حرکت فعالیت میکنند دارند تاریخ کسب حقوق زنان ایران را مینویسند. پیروزی تو این ماجرا میتواند در اعتماد بنفس تمام زنان ایران تاثیر بگذارد.
مردها هم باید کمک کند. این حرکت لزومی ندارد که فقط زنانه باشد. فیلم آفساید جعفر پناهی (که هنوز ندیدهام) کمک خوبی بود. فوتبالیستها هم باید به کمک بیایند. خوب است کسانی که با آنها مصاحبه میکنند نظرشان را راجع به این موضوع بپرسند. اگر هم کمی با بخارتر بودند، میتوانند بیانیه بدهند که باید خانمها هم بتوانند به ورزشگاه بیایند. اگر شما هم در کشورهای دیگر به بازیهای دوستانه ایران میروید میتوانید یک پلاکارد به فارسی در حمایت از این موضوع به ورزشگاه ببرید و صداوسیمای ایران را در سانسورش به دردسر بیاندازید.
اطلاع رسانی به رسانههای جهانی را هم باید بهبود بخشید. فعالان اجتماعی در ایران به تماس مداوم با خبرنگاران داخلی و خارجی نیاز دارند. با پوشش بهتر جهانی کم کم این نکته که ایران و چند کشور دیگر بطور احمقانهای زنها را به استادیوم راه نمیدهند به بحثی در حد فیفا خواهد رسید و هزینه ممنوعیت ورود زنان را برای این نوع کشورها بالا خواهد برد.
به کسانی که به دم استادیوم رفتن تبریک میگم. میدانم که واقعا این کارها خیلی دلهره برانگیزه و انرژیبر است. ولی خوب در مقابل دستآوردهایی که میتواند داشته باشد ارزشش را دارد.
خبر
پرستو و
فرناز را راجع به این برنامه بخوانید.
عکسها هم اینجاست.