وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
اگر دنبال تبلیغات پوچ بر علیه ایران می‌گردید، این مقاله را بخوانید. نویسنده با یک سری داستان نصفه درست و نصفه خودبافته،‌ ایرانیها را متهم به همکاری با هیتلر در مورد هولوکاست می‌کند. مثلا گفته که تغییر نام ایران از پرشیا به ایران بدلیل این بوده که ایران می‌خواسته خود را آریایی نشان بدهد. واقعیتش من هنوز هیچ سندی ندیده‌ام که واقعا این کار بدین دلیل صورت گرفته و نه از روی احساسات ملی‌گرایی آن زمان ایران. تازه ایرانیها برای قرنها کشورشان را با نام ایران می‌شناخته‌اند. خیلی قبل از‌ آنکه هیتلر سرکار بیاید.

مقاله با قاطی کردن تاریخ خودساخته‌اش راجع به ایران با حرفهای احمدی‌نژاد به این نتیجه رسیده که ایران با نفی هولوکاست می‌خواهد جنایات خود را بپوشاند.

نکته تبلیغات در تکرار آن است که آنقدر چنین مطالبی تکرار می‌شوند که کم کم بعنوان واقعیت جا بیافتد.

اینگونه مقالات کم نیستند. هر کدامشان گوشه‌ای از هویت ایرانی را هدف می‌گیرند و خواننده را نسبت به آن منفور می‌کنند. متاسفانه با توجه به نرخی که احمدی‌نژاد با مزه‌گی می‌کند،‌ می‌توان انتظار داشت که نویسندگان چنین مقالاتی مشکلی برای چاپ مقالاتشان نداشته باشند. اما تاریخدانان ایرانی می‌توانند مسایل تاریخی مطرح شده در چنین مقالاتی را مورد سوال قرار دهند و اجازه ندهند آنقدر این مطالب تکرار شوند که به حقیقت قبول شده تبدیل شوند.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     3 نظر
نظرات:
Blogger Niki گفت:
Dear Mehdi-

First, it was really great meeting you the other night, we hope to see you again soon. Second, I wrote a letter to the chronicle right after I read it. It was a hard article to reply to for me, because I didn't want to sound like I was defending Reza Shah or all this "Aryan" stuff. But I did mention the point about Iran being known as "Iran" to us for centuries. Anyway, this guy clearly has an agenda (did you see the title of the book he has written?), and others should write in response to him. Anyway, take care--Niki

Blogger Sanli گفت:
مهدی عزیز

می خواهم در درستی حرف تو نمونه ای بیاورم. چند روز پیش یک قطعه در گوشه جامه دران ابوعطا برای دو نروژی که با ما دوست هستند پخش کردم. یکی شان گفت وقتی ما این آهنگها را می شنویم به یاد تروریست می افتیم(احتمالا به علت تشابهش با اذان). خودش ادامه داد می داند که این درست نیست ولی با این مفهوم بزرگ شده اند. بعد از آن بهار ترانه ای دو چشمون سیاه را برایشان خواند و با تعجب از این که یک ترانه پاپ این مقدار ظرافت و بالا و پایین دارد، و اینهمه تمثیل در آن به کار رفته، تحسینش می کردند.

Anonymous Anonymous گفت:
درسته که با این جور مزخرفات باید جنگید تا مثلن مثال دوست سانلی پیش نیاد ولی مهدی جان حرف ‌ها ی احمدی‌نژاد رو هم نباید اسم ش رو گذاشت «با مزه‌گی».