وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
هر از گاهی با یک نفر از یک کشور غریب و ناآشنا (مثلا نیجریه یا بلغارستان) برخورد می‌کنم. برای اینکه مثل آمریکایی‌هایی که فکر می‌کنند همه مسلمانها عربی صحبت می‌کنند نباشم،‌ می‌روم و اطلاعات خیلی ابتدایی آن کشور را از وبسایت سی‌آی‌اِی و یا ویکی‌پیدیا‌ نگاه می‌کنم که حداقل در مورد اسم پایتخت و اینکه کشورِ تو غرب یا شرق آفریقاست اشتباه نکنم. متاسفانه این وبسایتها نمی‌گویند که مثلا اگر به فلان کشور بروید، مردم جیبتان را می‌زنند یا خودتان را. یا اینکه بهتان نمی‌گویند که مثلا عربستان با ایران قابل مقایسه نیست، چون تو یکی خانمها نمی‌توانند رانندگی بکنند ولی در دیگری خانمها نمی‌توانند موتورسواری بکنند.

برای این نوع اطلاعات دنبال وبلاگهایی می‌گردم که بوسیله «بَک پَکِرها» نوشته می‌شوند. اینها معمولا جوانهای دنیاگردی هستند که با اتوبوس یا دوچرخه و با کمترین هزینه اینور آنور می‌روند و درباره این کشورها می‌نویسند. این جهانگردها بشما می‌گویند که اگر بطور اتفاقی در روز عید قربان داشتید در پاکستان تو جاده می‌رفتید ممکن است صحنه‌ای ببینید که دراکولا هم با دیدنش «کَفِش بِبّره»(اینهم بلاگش).

یا مثلا تو ایران ممکنه نصفه شب سه تا سبیل کلفت بخواهند بیایند تو اتاقتان چون که صاحب مسافرخانه برای چند تومان پول بیشتر اتاق مشترک سه تا سبیل کلفت را زمانی که در اتاقشان نبوده‌اند خالی کرده و بشما داده است و این جوانها شب عطشناک از کار برگشته و شما را با شورت و زیر پیراهن در اتاق خالی پیدا می‌کنند. همینطور می‌فهمید که عشق و حال جوادی تو کشوری مثل ایران معنیش چیه.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     0 نظر