این مقاله
«کمکهای مالی به رادیو زمانه اتلاف سرمایه است» را در بالاترین دیدم و باز یاد افتاد که چقدر در فرهنگ ما به کسانی که ساختارسازی میکنند حمله میشود. ساختن یک چیزی مثل زمانه اصلا کار سادهای نیست. گردانندگانش از یک طرف باید بدنبال بودجه باشند، از طرف دیگر دنبال کادر اجرایی و همینطور با هزارویک نویسنده و هنرمند ایرانی سروکله بزنند که هر کدامشان هم منش خودشان را دارند و احتمالا مثل اکثر ایرانیها مفهوم کارحرفهای و توجه به موعدها برایشان خیلی جا افتاده نیست.
حالا به تمام اینها انتقادات تند را اضافه کنید و ببینید چه میشود.
واقعیتش خودم از زمانی که بالاترین را شروع شد، دیدم که در فضای فرهنگ ایرانی ساختن مجموعههای جدید چقدر سخت است . یک زمانهایی آدم احساس میکند کلی آدم بسیج شدهاند که این تجربه موفق نشود. واقعا همهمان نیاز داریم که بطور فرهنگی دیدمان را عوض کنیم و بجای انتقادهای تند بیشتر به پیشنهادهای سازنده روی بیاوریم. برای پیشنهادهای سازنده هم محدودیتهای طرفمان را باید درک کنیم. اگر هم دیدیم که واقعا دیگر گردانندگان مجموعه کشش را ندارند یک مجموعه دیگر بهتر میآید و همه به آنجا میروند.
باور کنید دنیا خیلی بزرگتر از اینهاست. اگر مثلا فکر میکنید رادیو زمانه نمیتواند نظرشما را برآورده کند بروید و یک چیز دیگر درست کنید و مخاطب رادیوزمانه را بدزدید و ببرید. بیشتر بفکر رقابت باشید تا انتقاد.
Labels: رادیو زمانه
انتقاد بد نیست، باعث پیشرفت کار میشه.
رقابت هم چیزیه که جای خالیاش در فرهنگ ما احساس میشه. ما متاسفانه دشمنی رو با رقابت اشتباه میگیریم و حتی انتقادهامون هم بیشتر وقتها خالی از کینه و دشمنی نیست و یا دستکم اینکه راه و روش انتقاد کردن رو بلد نیستیم.
موفق باشید
مطلب را ديدم حيفم آمد پيام نذارم.
با عقيده شما موافقم و همواره به منتقدين اطرافم كه توانستم ارتباط برقرار كنم خواسته ام همراه انتقادشان راهكار هم ارائه دهند. اما يه چيز مسلم هست كه در كشور ما بيشتر انتقادها به قدرت و مصداق آن دولت است و چون به انتقادات كمترين توجهي نمي شود ، ما هم نسبت به انتقاد كردن حريص شده ايم