وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
وقتی دو شخص در حال مذاکره یا مجادله هستند، فقط خودشان نیستند که در مساله نقش دارند بلکه تماشاگران هم بطور غیر مستقیم در مساله نقش بازی‌می‌کنند. دو طرف مجادله سعی می‌کنند به تماشگران نشان دهند که درخواستی که دارند منطقی‌ است و طرف مقابلی که درخواست را قبول نمیکند بی‌منطق است یا کلکی در کارش است. این زمانی که تماشگران حق رای دارند مهمتر می‌شود.

برای همین یکی از بهترین تکنیکها مذاکره این است که درخواستهایی پیدا کرد که برای تماشگران کاملا منطقی بنظر میرسند ولی طرف مقابل مذاکره بدلایلی که حاضر به گفتنشان نیست با آنها مخالفت می‌کند و بدین شکل خود را بی‌منطق و دّگم معرفی می‌کند.

در پرونده هسته‌ای ایران چندین مورد چنین تاکتیکهایی استفاده شد (نه فقط بین ایران و آمریکا) ، که بعضی از آنها را لیست می‌کنم:

۱) مصر در مقابل آمریکا: مصر در لحظات آخر انتشار قطعنامه ناگهان خواست که اشاره به هدف خاورمیانه‌ای بدون سلاحهای هسته‌ای در قطعنامه گنجیده شود. این درخواست برای هر ناظری کاملا منطقی و باارزش بنظر می‌آید، ولی آمریکا بدلیل حمایت یکجانبه‌اش از اسراییل با اینکار مخالف است.ولی آمریکا با گفتن اینکه سیاست متفاوتی در دو مورد سلاحهای اتمی ایران و اسراییل دارد، در مورد ضعف منطقی قرار می‌گیرد.
* نتیجه این تکنیک مصریها این شد که آمریکا عقب نشینی کرد و حاضر شد که چنین جمله‌ای در متن بیانیه گنجانده‌شود (بخش m بیانیه شورای حکام).

۲) آمریکا و اروپا در مقابل روسیه و چین: آمریکا و اروپا پیشنهاد غنی‌سازی در روسیه را کردند. گفتند مگر ایران نمی‌خواهد سوخت هسته‌ای درست کند، چون که قبلا مخفی‌کاری کرده به او اطمینان نداریم ولی با اینحال برود و در روسیه اینکار را بکند. این برای یک تماشگر خارجی منطقی بنظر می‌رسد. روسیه و چین نمی توانستند که دلیلی بیاورند که این پیشنهاد مشکلی دارد. ایران هم نمی‌توانست دلیل واقعی مخالفتش را با این پیشنهاد که احتمالا مشکل سازی برای هدف ایران در دستیابی به پرستیژ هسته‌ای است را ابراز کند. * نتیجه عقب نشینی روسیه و چین و همراهی آنها در گزارش ایران به شورای امنیت.

۳) ایران در مقابل آمریکا (مورد مجازی): اگر ایران بطور کاملا «آشکارا» پیشنهاد صریح می‌داد که حاضر است که غنی‌سازی را کنار بگذارد بشرطی که آمریکا تعهد بدهد که به ایران حمله نمی‌کند و همینطور تحریم برعلیه ایران را بر‌می‌دارد. آمریکا به دلایلی که چندان حاضر به گفتنش نبود، راضی به این کار نمی‌شد.
* نتیجه این می‌شد که اروپا، روسیه و چین با آمریکا در محکومیت ایران همراه نمی‌شدند.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     7 نظر
نظرات:
Anonymous Anonymous گفت:
خیلی دید خوبی داری اسم وبلاگت به نوشته هات میاد موفق باشی

Anonymous Anonymous گفت:
من نمی دونستم این رو. کار مصر خیلی جالب بود. بازی زیبای سیاست!

در اینجا برمی گردیم به موضوع اصلی که اگه دو تا سیاست باز واقعی داشتیم.... راستی ممجواد لاریجانی کجاست؟ اون از این کارها بلد بود یه زمانی.

Anonymous Anonymous گفت:
دمت گرم حال كردم

Anonymous Anonymous گفت:
جدا که خیلی باهوشی اگه بعدش آمریکا موافقت میکرد چی .آقای باهوش غربی ها به تر از من و تو میدونن ایران تا چندین ساله دیگه هم نمیتونه بمب بسازه .اینا همش بهانه برا سلطه است.نشنیدی میگن تعارف اومد نیومد داره .

Anonymous Anonymous گفت:
موضوع اینه که آمریکا یه لاشی تمام عیاره . اینو هم تو محاسباتت قرار بده .

Anonymous Anonymous گفت:
پرفسور کل دعوا سر همین غنی سازی است. مگر ایران می توانست حتی اشاره بدهد که حاضر است غنی سازی را کنار بگذارد. مگر غنی سازی در مقابل تحریم امریکا یا تهدیدات آن کشور شروع شد که با کنار رفتن آنها حالا ملقی بشود؟ مسئله آینده انرژی دنیاست و قضیه اینکه در سالهای آینده نفت بسیار ارزشمندتر از آن خواهد بود که بسوزد و به آسمان برود برای روشنایی.

Anonymous Anonymous گفت:
مرگ بر جمهوری خیانتکار اسلامی