وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
فرضهای زیر را درباره ایران بخوانید:
۱- حکومت ایران قبل از اینکه دیر شود عقب نشینی خواهد کرد و از طوفان مساله هسته‌ای سالم بیرون خواهد آمد.
۲- در پانزده سال آینده هیچ تغییری در ساختار و یا بافت نخبه‌گان حکومتی‌اش بوجود نمی‌آید.
۳- در پانزده سال آینده قانون اساسی تغییری نخواهد کرد و احکام شرع همچنان منبع اصلی قوانین خواهند ماند.
۴- تاثیر نیروهای خارجی(اعم از دولتها و یا گروههای مدافع حقوق بشر) روی وضعیت داخلی ایران همچون گذشته ضعیف باقی خواهد ماند.

حالا برای ادامه این متن فرض کنید که آن فرضها درستند و به سوال پایین جواب دهید:

آیا راهی برای کم کردن خشونت پلیس و نیروهای لباس شخصی از نوعی از آنکه در تجمع زنان مشاهده‌کردیم، بنظرتان می‌رسد؟
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     14 نظر
نظرات:
Anonymous Anonymous گفت:
تنها راه كم كردن خشونت كنترل و نظارت بيشتر نهادهاي غير دولتي است بايد وقتي چنين فاجعه‌اي را به بار مي‌اورند مسئوليتش را بپذريند و با فشار مردم از كار بركنار شوند. وقتي رييس نيروي انتظامي با اين رسوايي كه به بار آورده‌اند اخراج شود راه براي تكرار اين خشونتها بسته يا محدود مي‌شود. متأسفانه هيچكس مسئوليت را نمي‌پذيرد و همه مسئولان در حال پيچوندن(!) مردم هستند.

Blogger Hossein گفت:
برای حل این مشکل باید دید علت پدید آورنده‌ی این فضای غیر دموکراتیک در ایران چیست. هر وقت در کشور یک دموکراسی نیم‌بیند ایجاد شد این مشکل کوچک هم حل می‌شود.

Anonymous Anonymous گفت:
سلام
سوال شما سوال درستی نیست به نظرم و این سوال یک مدار بسته است،چرا که مهمترین متغیر تحولات یعنی بخشهای مختلف جامعه مدنی را نایدیده گرفته است و این یعنی اینکه سوال شما به طور اتوماتیک پاسخی ندارد .
اما پاسخگویی به سوال شما بستگی به این دارد که مفروض چه باشد:
اگر بنا را بر شروع تحولات از حکومت و قانون اساسی یا نیروهای خارجی و در کل عامل بیرونی بذاریم معلومه که هیچ تحولی در میزان خشونت هم صورت نخواهد گرفت.
متغیر اصلی را باید حوزه جامعه مدنی فرض گرفت و آنگاه پتانسیل فراوان و متنوع این حوزه را برای تحولات بررسی کرد و راهکارها را از آن میان استخراج کرد.

Anonymous Anonymous گفت:
The link seems to be broken.

Blogger Kamangir گفت:
جدا جواب هم می خوای؟

Blogger Mehdi گفت:
جدا جواب میخوام:)
اگر هم فکر میکنید با فرضهای بالا جوابی نیست بنویسید.

Blogger Sanli گفت:
سلام مهدی

من فکر می کنم راهی باشد، اما در مورد اینکه این راه برای کسانی که در این تجمع شرکت می کنند چه قدر قابل قبول باشد هیچ خوش بین نیستم. مخصوصا که یکی از اعتراضهای این گروه هرچند نگفته، اعتراض به حجاب اجباری است.
خلاصه راه حل من این است که همه این خانمها هنگام شرکت در تجمع چادر سر کنند. به نظرم این کار فایده ای بیش از کتک نخوردن هم دارد.
نمی خواهم وارد بحث توجیه وسیله توسط هدف بشوم، فقط یادآوری می کنم که بعضی خانمها (حتی غیر مسلمان) برای بازدید از اماکن مذهبی یا ملاقات در زندان هم این کار را می کنند.

Blogger Kamangir گفت:
یک راه خیلی ساده هست. مردم اعتراض نکند.

Anonymous Anonymous گفت:
چرا فكر مي كنيد فقط پليس ايرانه كه خشونت به خرج ميده تو تجمعها؟؟
چرا پليس بقيه كشورها رو نمي بينيد؟

Blogger BA}{AR گفت:
آخر ما که هنوز در خانه هایمان خشونت امری بدیهی ست، چرا باید در خیابان هایمان خشونت چیز بدی به شمار بیاید؟

Anonymous Anonymous گفت:
اگر اعتراض همگانی شود دیگر خشونت کارساز نیست من فکر می کنم اگر این اعتراضات با شرکت تعداد بیشتری از مردم و به دفعات بیشتری صورت بگیرد قطعا هزینه سرکوب ان غیر قابل تحمل می شود. نمونه آن هم جریان آذربایجان بود.

Anonymous Anonymous گفت:
تنها حسی که غير از زيبايی نوشته هات بهم دست داد حسادت بود
من وبلاگم هيچ خواننده ای نداره
ولی برای خودم مينويسم
تو هم نميخواد بهم سر بزنی
ميدونم وقت نداری

Blogger Qasem گفت:
تنها در مورد فرض اول: فکر می کنی اگر ایران عقب نشینی نکند و حکومت فعلی از طوفانِ هسته ای نتواند بیرون بی یاد٬ پس یک ماه یا دو ماه٬ مشکلِ خشونت در ایران٬ با تعویض حکومت عوض خواهد شد؟

Blogger n گفت:
قضیه این است که همه دوست دارند کارهای بزرگ سریع انجام شوند! تجمع کنند، پلاکارد دست بگیرند، خواسته های نسبتا بزرگ داشته باشند و حکومت هم سکوت کند و لابد گردن بگذارد! هیچ کس نمی پذیرد که این در این گوشه ی دنیا ( و گوشه های مشابه آن!) انتظار زیادی است. فکر نمی کنم در ولایات توسعه یافته دنیا هم تغییراتی چنین اساسی با مقاومت کمی به پیش رفته باشد. چرا کسی به حرکت های کوچک فکر نمی کند؟ کسی فکرنمی کند که گام های کوچک هم به هر حال گام اند، من با نظر دوستی که گفته است باید مبنا را جامعه مدنی گرفت و از ظرفیت های آن استفاده کرد موافقم، ولی فکر می کنم اولا افراد - اعم از نخبگان و نیروهای واسط که همین هایی هستند که در تجمع پلاکارد دست شان گرفته اند- ایمانی به حرکت های این چنینی ندارند، آن ها ( و قریب به اتفاق ما تماشاگران) دوست دارند کار بزرگی بکنند که نامی و شاید نانی برایشان داشته باشد. حاضر نیستند برای کارهای کوچک تر هزینه ای بکنند، پس پیش از هر چیز باید چنین ایمان و اعتقادی ایجاد بشود. دوم این که تجمع کردن کار چندان سختی هم نیست ( اگر به کتک خوردن و دستگیر شدن منجر نشود!) کار سخت آن دست کارهایی است که نیاز به اندیشه، خلاقیت، پشتکار، مداومت و پیگیری، مطالعه و همکاری دارد. و صادقانه باید بپذیریم که ما جماعت ایرانی اهل این مقوله ها نیستیم. همیشه دنبال راه حل های شاهانه می گردیم! و وقتی راه حل های شاهانه مان جواب نمی دهد همه را به فحش می کشیم که مانع پیشرفت مایند.
http://neemnegah.blogspot.com