وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
من هر از گاهی در مورد چیزهای تکنیکی که وبلاگها باید رعایت کنند می‌نویسم. ایندفعه هم راجع به یک نکته ساده می‌نویسم که هم به وبلاگهایی که عکس می‌گذارند ربط دارد و هم به کسانی که عکسهای مهمانی‌های سال نو را برای دوستانشان می‌فرستند. آنهم این است که به عکس و به بیننده‌ی عکس احترام بگذارید.

مثلا به عکسهایی که جهانشاه جاوید در وبسایت ایرانیان و عکسهایی که حسین درخشان در فلیکر گذاشته‌اند نگاه کنید. با اینکه کار جالبی می‌کنند که اتفاقات زندگیشان را برای بقیه گزارش مصور می‌کنند ولی متاسفانه از هر ده تا عکسشان تنها یکی ارزش دیدن دارد. نه تای بقیه یکی از مشکلات زیر را دارند:

۱- سوژه جالبی وجود ندارد.
۲- تنظیم فاصله خوب نیست و تصویر فوکوس نیست. (مثلا این عکس جهانشاه هم لرزیده هم فوکوس نیست.)
۳- آدمها در عکس دهان یا چشمشان کج افتاده است ( مطمئن باشید که آنها نمی‌خواهند بقیه عکسشان را در آن حال ببینند. مثلا این خانم چه گناهی کرده که حسین این عکسش را گذاشته روی وب. ظاهرا حسین عکس را برداشت. یاداشت پایین را ببینید.).
۴- نور کافی وجود ندارد. معمولا دقت تصویر پایین آمده یا تصویر لرزیده‌است.(مثلا این عکس از عکسهای نادر ‌داوودی )
۵- بدلیل کادربندی بد، نصف کله آدمها در عکس از بین رفته‌است.
۶- کم مانده که انگشت پای یا موی دماغ یکی از تصویر بزند بیرون.

چندین نفر از دوستانم هم در روزهای اخیر عکسهایی را که از مهمانیهای سال نو گرفته‌اند، زحمت کشیده‌اند و روی وبسایتهایشان گذاشته‌اند و لینکش را برای من و بقیه فرستاده‌اند. متاسفانه خیلی عکسها مشکلاتی را که گفتم دارند. منِ بیننده باید صدتا عکس را یکی یکی ببینم تا دوسه تا عکس بدرد بخور، که می‌خواهم نگه بدارم، پیدا کنم. بهتر نیست که کسی که زحمت می‌کشد که عکس را می‌گیرد و روی وبسایت می‌گذارد ذره‌ای بیشتر زحمت بکشد و عکسهای بیخودی را پاک کند. نصفِ کار عکاس عکس گرفتن است و نصف دیگرش قضاوتش که کدام عکسهایش قابل عرضه به بقیه هستند. درست است که هدف این دوستان گرفتن عکسها هنری نیست، ولی با اینحال عکس با فوکوس بد و دهن کج بدرد هیچ آلبومی نمی‌خورد.

کیفیت مهم است. وقتی تمام عکسهایی که گرفته‌اید را می‌گذارید روی وبسایتتان، هم به توانایی عکاسی خود بی‌احترامی می‌کنید و هم به من بیننده. باور کنید که از دیدن کف پای مردم تو عکسها خسته شدم.

پ.ن. یک ذره از این استاد کاوه یاد بگیرید. هم عکاسیش خوب است و هم سوژه‌های خوشگل پیدا کردنش.
پ.ن. دست حسین درخشان درد نکند یک شب کلی از عکسهای کم کیفیت فلیکرش را حذف کرد. الان عکسهایش در فلیکر دیدنی‌ هستند.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     8 نظر
نظرات:
Anonymous Anonymous گفت:
کاملا موافقم مخصوصا در مورد فلیکر
سیروس

Blogger Amin گفت:
به نظرم کم کم وقتش شده که عنوان فرعی وبلاگتان را عوض کنيد

Anonymous Anonymous گفت:
SHiraz is not Ostan, it is city.

Blogger Sibil گفت:
آقا حالا کيفيت به کنار ... از مسائل مهم زيبايی-شناسی انتخاب سوژه هست که شما اگر به عکس های همين کاوه خودمان نگاه کنيد متوجه می شويد که تبعيض وجود دارد.
بعله قربان تبعيض هيکلی مابين زنان بيداد می کند. این آقا کاوه ما فقط از خانم های لاغر عکس می گيرد و با اینکه خودش هيکلش بد تر از من است، هرگز به من پيشنهاد مدل شدن نداده.
آخه شما بگوييد آدم خودش صد کيلو وزن داشته باشد و تبعيض قائل شود؟ در عوض شما دقت بفرماييد که سوژه های مرد، از لحاظ زيبايی شناسی، يکی از يکی ميمون تر و بی قواره تر
رجوع شود به این عکس های مهراد بغل دست کامران بود رامين بود..کی بود؟
البته ما خودمان از عکاس خواسته بوديم که برای نپريدن خواستگار ها از ما عکس نگذارند...ولی آخر مسئوليت اجتماعی عکاس چه؟
.....
از شوخی گذشته من خيلی با نظرت موافق نيستم....این فوتو ایسی های جهانشاهی/ حسينی برای خودشون يک لطفی دارند. اینکه لحظه به لحظه فلان
مهمونی رو می شه ديد..خيلی حس فضولی/خاله زنکی من رو قيلی ويلی می ده. يک مقدار هم به آدم حس صميميت می ده....پنداری آدم مثلا با
حسين رفته وين. عکساشون خوب نيست..فکر نکنم قصدشون هم کيفيت عکس باشه....خاصيتش هم دقيقا همينه!
مخلصيم

Anonymous Anonymous گفت:
دوست عزيز سال نومبارک ، در ضمن به مسئله خيلی خوبی اشاره کرديد

Anonymous Anonymous گفت:
salam ...

Anonymous Anonymous گفت:
Agha Mehdi zadi to khal, harfe dele kheili-ha ro zadi!

Rasti, dar morede in ghaziyeye goftegooye Iran va US, sare daastane Iraq, baa tavoj oh be sohbataaye akhire rahbar, nazareton chiye? fek mikonid chetor oza pish khahad raft?!

Blogger Mehdi گفت:
در جواب امین که می‌گوید « به نظرم کم کم وقتش شده که عنوان فرعی وبلاگتان را عوض کنيد
» باید بگم که سعی می‌کنم بیشتر به موضوع اصلی وبلاگم بپردازم ولی این مسایل هم نوعی به تصویر ایران و ایرانیها ربط دارند.

از دوستی که گفت شیراز نه فارس ممنونم. درستش کردم. نمی‌دانم چرا اسم استان فارس تو ذهنم نمی‌رود. مثل این است که به کل آذربایجان یا کردستان یکی بگوید استان ترک یا استان کرد.

در جواب سبیل‌طلا بگم که من زیاد مشکلی با تبعیضی که کاوه در نگرفتن عکس خانمهای غیر لاغر اعمال می‌کنم ندارم. درسته که از مردهای بی‌قواره عکس می‌گیرد ولی اون عکسها را فقط برای بوجود آوردن کانتراست می‌گیرد. که من بیننده میزان زشتی دستم بیاد. فکر نمیکنم خانمهای تپل هنوز به حد کافی زشت باشند که کانتراست لازم بوجود بیاد:)

احسان، سعی می‌کنم در چند روز آینده در مورد موضوع مذاکره بنویسم چون واقعا خبر مهمی.