وبلاگ نیمه فعال مهدی درباره‌ی تصویر ایران در رسانه‌های جهان
July 16, 2006
این مطلب جالب را هژیر نوشته و فرستاده:


تاریخ شفاهی و ایده ای خوب برای وبلاگ نویسها
چند وقت پیش یکی از دوستانم ایده جالبی را که مادر بزرگش آغاز کرده بود برایم فرستاد که گفتم برای خوانندگان این وبلاگ هم میتواند جذاب باشد. به طور خلاصه یکی از نوه های مادر بزرگ مربوطه در ایران تصمیم گرفته که داستانهایی از زندگی مادربزرگش را که حدود 90 سال سن دارد در وبلاگی ثبت کند. مادر بزرگ داستانهایی از زندگی روزمره، وقایع تاریخی، و پاسخهایی به پرسشهای خوانندگان را برای نوه میگوید و نوه آنها را در وبلاگ مینویسد.

بجز داستانهای بعضا جالب، این ایده فواید زیاد دیگری هم دارد که میتواند ارزش آنرا برای اهل بلاگستان افزایش دهد:
بیشتر مورخین و متفکرین ایرانی در این نکته هم نظر هستند که تاریخ نویسی و ثبت دقیق وقایع روزگار در فرهنگ ما جای چندانی نداشته است و در نتیجه در برخورد با گذشته عمدتا مجبوریم به معدودی منابع اغلب یکطرفه و ناقص محدود بمانیم. بدین ترتیب نه تنها تکثر آرا در درک وتحلیل گذشته کاهش می یابد, بلکه چه بسا حافظه ملی ما در مواردی پر اهمیت ناقص یا خالی است. با توجه به اینکه کثیری از ایرانیانی که هنوز در قید حیات هستند حوادث و وقایع پر اهمیتی چون جنگ جهانی، کودتای 28 مرداد، وقایع سال 42، سالهای شاه و رضا شاه، انقلاب، جنگ و ... را به چشم دیده اند و تجربه کرده اند، هنوز فرصت هست که در ثبت تاریخ معاصر خود از زوایایی که در زندگی تک تک شهروندان قابل توجه بوده بهره ببریم.

علاوه بر منفعت تاریخی، ثبت خاطرات افراد مسن آنها را به تاریخ پیوند داده و موجب تقویت روحیه آنها میشود. علاوه بر این، مسیر اجرایی کردن این کار به تقویت روابط بین نسلهای مختلف می انجامد.

احتمالا بیشتر افراد تعدادی معدود از خاطرات خود را که قابل ثبت در فضای بلاگستان میدانند، لذا برای ساده تر کردن اجرای این کار بهتر است که هر کدام از ما که وبلاگی دارد هر از چند گاهی از داستانهای واقعی بزرگترهای فامیل در وبلاگ خود استفاده کند. چه بسا زوایایی جالب از تاریخ معاصر کشورمان و از تجارب روزمره نسلهای اخیر در این داستانها منعکس شود. برای عملی کردن بیشتر این ایده من سعی میکنم در آینده نزدیک دو داستان جالب و واقعی از تجارب پدرم از برخوردی با مصدق و بهشتی را در این وبلاگ نقل کنم.
لینک دایمی مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
مطلب بالا را به دوستان خود ایمیل کنید:     6 نظر
نظرات:
Blogger Niki گفت:
I love this idea so much. My grandmother loves to talk, and I always wanted to film/record her stories. My grandfather was a bank president and they were always transferred from shahrestan to shahrestan, and she remembers so many details from all the places they lived. She also remembers seeing and interacting with Russian soldiers who were on Iranian land (in Mazandaran) during WWII. Anyway, I'm looking forward to hearing your stories about your dad's encounters with mosadeq and beheshti.

Anonymous Anonymous گفت:
مهدی! مامان ایران داستانها را نمی گوید. می نویسد و ما تایپ می کنیم

Anonymous Anonymous گفت:
I cant agree with you. out problem regarding historicalk writing is that we our writers have not yet learnt to write about history with analytical and economic instruments/ you are worthening the situation. this suggestion is like suggesting the bloggers to prescibe drug for patients. every one must do his or her career

Anonymous Anonymous گفت:
والله آقا ما دو سه سالیه همین کار را می کنیم. خوب و بدش را باید خوانندگان نقد کنند. اماراستیشم کامنت گذاشتن واسه تو هم خیلی دنگ و فنگ داره

Anonymous Anonymous گفت:
کار جالبیه اگه درست انجام بشه... بستگی به ن.ع نوشتن داره تا بتونه با مخاطب ارتباط برقرار کنه

Anonymous Anonymous گفت:
To ham delet bal bal mizaneh balke in regime jenayatkar mafari peyda koneh.

this is a refrence to your link above
http://www.thestate.com/mld/thestate/news/world/15052692.htm

sorry to put comment here about it. But i remember last time when Ahamdinejad wrote that pice of crap letter to Bush you were also kinda upbeat and said the same like, "it is an important news, we have to wait and find out what is inside that letter", kinda hopeful you were!

I wonder what do you want to find out?! except "KOSESHER" and buying time by mulah to develope their hideous ultimate weapon! it's pretty clear that they are playing wiht rest of the world and want to drag this thing on as much as possible to work on Islamic atomic bomb. please don't play dumb!